۹۰

می‌نشینم پای درخت سرخدار کنار جاده و باد در موهایم است: منتظرم. دیری‌است که در انتظار آمدن آن‌چه از دست رفته‌است نشسته‌ام، و هیچم نخواهد خست؛ باد و باران و طوفان و گرما و سرما و برف و بوران. و همین‌جایم مقام خواهد بود، تا آن‌زمان که به دست آرمش.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد